به مناسبت روز دختر، به سراغ یکی از دختران درخشان و موفق بافق رفتیم، تا در قاب یک گفتگوی صمیمانه، پرده از تلاشهای بیوقفه، رؤیاهای بزرگ و مسیر پرچالش او برداریم. روایتی از اراده، امید و شجاعتی که مرزها را درنوردیده و به الهامی برای نسل آینده تبدیل شده است.
مصاحبه اختصاصی" بافق فردا" با محدثه شبانی، گلر تیم ملی هندبال و افتخار ورزش بافق
محدثه شبانی، دروازهبان جوون و آیندهدار تیم ملی هندبال، اهل بافق یزده. دختری که پشت اون چهرهی آروم و لبخند مهربونش، کلی قصه و مبارزه پنهونه. تو این مصاحبه از دل مسیر پرچالش و پرشور ورزش قهرمانی برامون میگه؛ از اشک، از لبخند، از انگیزهای که هیچوقت خاموش نشد.
از بافق تا تیم ملی؛ شروعی عاشقانه
محدثه خانم، خودت رو برامون معرفی کن.
سلام، من محدثه شبانیام. متولد شهریور ۱۳۸۵، دروازهبان تیم هندبال سنگآهن بافق و تیم ملی ایران. از حدود ۱۳، ۱۴ سالگی هندبال رو خیلی جدی شروع کردم و در رده های سنی خردسالان،نونهالان، نوجوانان و جوانان به عنوان گلر سنگ آهن مشغول شدم، 5 سال دیگر نیز به عنوان گلر لیگ برتر سنگ آهن حضور داشتم و در سال 1401 به رقابت های زنان آسیا به کره و یک سال بعد به مسابقات آسیایی جوانان به هنگ کنگ و در سال 1403 به مسابقات قهرمانی زنان جهان به مقدونیه اعزام شدم و در حال حاضر در اردوهای تیم ملی جوانان حضور دارم.
به خواست خدا در مرداد ماه سالجاری نیز به رقابت های زنان آسیا در ازبکستان اعزام میشم.
چی شد که وارد مسیر موفقیت شدی؟
راستش همهچی از یه مربی دلسوز شروع شد. کسی که واقعاً منو دید، بهم باور داشت، باهام حرف زد، راه نشونم داد. خانوادهم هم همیشه کنارم بودن. شاید اگه اون دو تا حامی رو نداشتم، هنوز درگیر تردیدها و ترسها بودم.
الهامی فراتر از مربیگری
الهامبخشت کی بود؟
بیاغراق میگم، مربیم.ایشون فقط تکنیک یاد نمیداد، بهم یاد داد چطوری با خودم کنار بیام، چطوری از شکست نترسم، چطوری خودمو باور کنم. حس میکردم واقعاً بهم اهمیت میده، نه فقط بهعنوان یه بازیکن، بلکه بهعنوان یه انسان.
چه زمانی مطمئن شدی راهت درسته؟
یه روز بعد تمرین، وقتی از شدت خستگی اشکم دراومده بود، ایستادم جلوی آینه سالن، به خودم نگاه کردم و حس کردم "این خودِ واقعیه منم." با همهی سختیهاش، دوست داشتم ادامه بدم. همون لحظه فهمیدم مسیرم درسته.
چالشی به بزرگی یک داغ
بزرگترین چالش زندگیات چی بود؟
از دست دادن پدر و مادرم تو یه بازه زمانی خیلی نزدیک به هم... واقعاً چیزی نیست که بشه با کلمات توصیفش کرد. یه لحظه انگار همهچی ایستاد. دیگه انگیزه نداشتم، دلم نمیخواست تمرین کنم. اما مربیم و دوستام نذاشتن رها کنم. کمکم کردن کمکم دوباره خودم رو پیدا کنم.
هیچوقت فکر کردی همه چیز را تموم کنی؟
آره، خیلی وقتا. مخصوصاً وقتی دلت تنگه، خستهای و جسمت دیگه توان نداره. ولی یادم میاومد چرا شروع کردم. هر بار که خواستم تسلیم بشم، یه چیزی تو دلم میگفت: "تا اینجا اومدی، پس ادامه بده."
از شکست تا شکوفایی
با شکست چطور کنار میای؟
اوایل واقعاً برام سخت بود. دلم میخواست گریه کنم، فرار کنم. ولی کمکم یاد گرفتم که هر شکست میتونه سکوی پرش باشه. حالا هر وقت میبازم، سریع میرم سراغ تحلیل و تمرین بیشتر.
خانواده و دوستات چطور کمکت کردن؟
واقعاً اگه اونا نبودن، معلوم نبود چی میشد. همیشه پشتم بودن. وقتی خسته میشدم، تشویقم میکردن. بعضی وقتا فقط یه جمله از یه دوست میتونه کل حالت رو عوض کنه.
کسی خواست دلسردت کنه؟
بله، متأسفانه همیشه هستن آدمایی که میخوان تورو ببرن پایین. اول ناراحت میشدم، ولی بعد یاد گرفتم حرفاشون رو به انگیزه تبدیل کنم. گذاشتم عملم جوابشون رو بده.
رویاهایی جهانی؛ آیندهای روشن
آینده رو چطور میبینی؟
پر از امید. میخوام تو تیمهای بینالمللی بازی کنم، از مرزها فراتر برم. فقط برای خودم نمیخوام بدرخشم، میخوام هر دختر ایرانی که منو میبینه، باور کنه که "اونم میتونه."
اگه هیچ محدودیتی نباشه، چی میخوای؟
دوست دارم تو اروپا بازی کنم، برم المپیک، برگردم ایران و مدرسهای برای آموزش هندبال دخترها راه بندازم. دوست دارم کمککننده باشم.
راهنمای مسیر موفقیت برای تازهواردها
چه توصیهای به نوجوانها داری؟
راستش اول از همه باید به خودت ایمان داشته باشی. بعدشم، از کمک گرفتن خجالت نکش. هیچکس یهشبه موفق نشده. مهمترین چیز اینه که هر روز یه قدم برداری.
فداکاریهایی که قهرمان میسازن
چه چیزهایی رو قربانی کردی؟
خیلی چیزها. مسافرت با خانواده، مهمونی، خواب، وقت آزاد... ولی وقتی موفق میشی، اون حس رضایت همهی اون خستگیها رو جبران میکنه.
دوست داری تجربههات رو به بقیه منتقل کنی؟
آره، واقعاً دوست دارم. مخصوصاً به دخترایی که اول راهن. وقتی میشنوم یکی با حرفام انگیزه گرفته، حس میکنم قدم کوچیکی تو تغییر دنیا برداشتم.
از حمایت تا الهامبخشی
چه کسانی بیشترین تأثیر رو داشتن؟
مربی دلسوز خودم سرکار خانم سید مریم فخری و سرکار خانم محبوبه دهقان و گلرهای باتجربهای که باهاشون تمرین کردم.
از هر کدوم یه چیز یاد گرفتم.
الان خودت چطور به بقیه کمک میکنی؟
هر کسی که نیاز داشته باشه، حرف میزنم، مشورت میدم. حتی بعضی وقتا یه جمله ساده میتونه حال کسی رو عوض کنه.
توصیهای برای دختران نوجوان و جوان
یه جمله به دخترای ورزشکار ایرانی بگو.
نترسید. از هیچی. نه از شکست، نه از قضاوت. شما قویتر از چیزی هستید که فکر میکنید. فقط کافیه یه قدم بردارید.
میخوام به تمام دختران بافقی بگم که ما افتخار میکنیم که تونستیم از یک شهرستان کوچیک و جمعیت کم قطب هندبال ایران بشیم و دلیل اصلی این هستش که ما دختران خودمون رو باور داشتیم .
چی باعث موفقیت تیمتون شده؟
ما یه تیم واقعی بودیم. همه کنار هم، بدون حاشیه. مربیمون فوقالعاده بود و خانوادههامونم همیشه حامیمون بودن.
باور داشتیم که میتونیم و همین باعث شد بتونیم. همیشه کل تیم در اختیار مربی هامون بودیم که تونستیم هشت سال قهرمان استان یزد،قهرمان منطقه شش و هشت کشور، دو سال قهرمان جوانان، دو سال قهرمان و نایب قهرمان لیگ آیندگان ،دو سال نایب قهرمان استعداد برتر کشور و همچنین در سال 1401 و 1402 قهرمان لیگ برتر و سال 1403 نایب قهرمان لیگ برتر بشیم.
و در پایان...
رمز واقعی عبور از سختیها چیه؟
استعداد یه چیزه، ولی اون چیزی که تورو به قله میرسونه، پایداریه. اگه بتونی هر بار زمین خوردی، دوباره بلند شی، هیچچیزی جلو راهت نمیمونه.
گفتگو: راضیه بیکی قطرم
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 25,آوریل,2025